💠بسم الله الرحمن الرحیم💠
ص5
روستای زیبای متکازین
مردان بزرگی در این روستا پرورش یافته اند که در خدمت مردم منطقه و کشور قرار گرفتند؛ از جملهی آنها میتوان به ملک سیدحسین ابن سیدحسن ابن میرعماد حاکم وقت هزار جریب آن روز را نام برد که هم اکنون نیز مقبره ی وی در روستای ولیک منطقهی چهاردانگهی ساری می باشد و زیارتگاه عموم مردم منطقه است که از نظر نسب به امام موسی کاظم(علیه السلام) می رسد. ملک سیدحسین یکی از سرداران و همراهان امیرتیمور گورکانی در فتح شام و حلب بود. بعداز فتح شام و بازگشت در قلعهی پیترو اقدام به تشکیل حکومت مستقل نمود و بر منطقهی وسیعی از کوهستانهای شرقی من جمله منطقهی زارمرود و انزان کوه استیلا یافته و حکومت می کرد.
در اواخر دورهی امیرتیمور گورکانی و اوایل دورهی صفویه بر اثر خیانت همرزمانش توسط فردی بنام زینل در قلعهی پیترو سرش از تن جدا و برای شاه اسماعیل صفوی هدیه برده شده که هم اکنون مزار این شهید والا مقام در روستای متکازین و سنگ قبرش نیز موجود می باشد.
#ادامه_دارد...
منبع:سید جبل النوری
تصاویری از کتاب ها و نمای داخلی و بیرونی کتابخانه عمومی روستای متکازین که در سال1358توسط مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سیدرمضان محمدی (ره) تأسیس و تجهیز مجدد آن توسط اداره ی جهاد سازندگی نزدیک به حدود بیش از 20 سال پس از تأسیس و نام گذاری آن به نام مرشد و مرادش حضرت آیت الله نصیری (ره) .
بعد از اتمام دروس معظم له در نجف اشرف حضرت آیت الله شاهرودی رحمة الله علیه که از اساتید بزرگ در حوزه علمیّه ی نجف بود ، مکرّراً به آقا می فرمودند : « آقا سیّد تقی ! من دیگر نمی توانم درس شما را اداره کنم ، شما درستان هم خوب شده و هم رو به اتمام است ... باید به ایران برگردید و آنجا به شما نیاز دارند ... » آقا نیز در جواب می فرمودند : « چشم ! » و این مسئله چندین بار تکرار شد . تا اینکه بعد از دو ماه ایشان به ایران برگشتند . ولیکن هنگام بر گشتشان به جهت خداحافظی نزد حضرت آیت الله شاهرودی رحمة الله علیه نرفتند . وقتی علتش را از معظم له پرسیدند ایشان پاسخ فرمودند : « که فکر نکنند من برای گرفتن برگه اجازه اجتهاد به نزدشان رفته بودم . بلکه برای کسب علم به آنجا رفته بودم ... »
به نقل از پایان نامه ی سرکارخانم رضایی