نوستالژی سال1378روستای سورک

نوستالژی

سال1378روستای سورک

 

استاد فقه اصول فلسفه قرآن حضرت آیت الله میر رجبعلی محمدی متکازینی وطلبه ها

بیست و یکمین یادواره علماء و شهدای روستای متکازین

روستای متکازین(قسمت نهم)

💠بسم الله الرحمن الرحیم💠

ص9

روستای زیبای متکازین

یکی از مردان بزرگ متکازین مرحوم آقا سیدباقر باقری بن سید محمد بن حاج سید محمود حسینی بوده است. وی که تحصیلات خود را در مکتب خانه متکازین فرا گرفت و برای کسب علم طلبگی به حوزه علمیه بهشهر مهاجرت نمود و مدتی در آن حوزه علمیه برای فراگرفتن علم و دانش در کلاس درس حضرت آیت الله حاج سید محسن نبوی اشرفی گذراند. به علت کار کشاورزی و دامداری جهت امرار و معاش به روستای متکازین برگشت. در سن جوانی با دختر حجت الاسلام میرابوطالب کاظمی به نام سیده عمه کاظمی ازدواج نمود که ثمره این ازدواج دو پسر به نام های حاج سید محمدجعفر باقری و حاج سید محمدکاظم باقری و دو دختر به نام های حاجیه سید زهره کاظم دخت باقری و سیدطاهره باقری که بعد از شهادت پدرش به دست خوانین از دلتنگی برای پدر جان به جان آفرین تسلیم کرد.

این بزرگوار از همسر دومش کشور محسن دخت نیز دختری به نام حاجیه سیده بی بی زهرا محسن دخت باقری که در تابستان امسال در سن یکصد سالگی دار فانی را وداع گفت به دنیا آمد. این سید بزرگوار دارای اخلاق نیکو و اهل معاشرت با دوستان و آشنایان بود.از جمله این دوستان حضرت آیت الله آقا سید محسن نبوی اشرفی پدر خانم حضرت آیت الله العظمی حاج میرزا هاشم آملی مرجع عالیقدر جهان تشیع می باشد.

آیت الله آقا سید محسن نبوی اشرفی سال های متمادی حدود سه ماه فصل تابستان را در متکازین منزل همین سید بزرگوار می گذرانید.

رحمانی های خلیل شهر نیز ارتباط تنگاتنگی با این سید والا مقام داشته اند و آن ها نیز جهت رفتن به اسب تازنان، هم در رفت هم در برگشت چند روزی را در متکازین در منزل مرحوم آقا سید باقر باقری میگذراندند.

مرحوم آقا سید باقر باقری مردی زیبا اندام و خوش چهره بوده است. وی مردی شجاع و بی باک در دفاع از حقوق اهالی روستای متکازین با خوانین منطقه یخکش درافتاد و جسورانه در منزل خان در روستای یخکش به یاور خان یخکشی  حمله ور گردید که این کار او برای خان گران تمام شد آن هم در حضور دیگران مخصوصا آیت الله حاج شیخ عباس عرفانی نیالایی که شاهد ماجرا بوده است که بارها شجاعت و بی باکی جسورانه این سید جلیل القدر را برای بازماندگان و فرزندانش تعریف نمود. از همان جا بود که خان یخکش کینه ی این سید را به دل گرفت و به عاملین خود دستور داد که هر چه زودتر جواب این سید را بدهند. این سید بزرگوار شبی را جهت سرکشی از دام های خود به مزرعه گترجه سر دامداری و بنه خود عزیمت نمود.سید گالش ها را  به خانه هایشان فرستاد تا شبی را در کنار خانواده خود به استراحت بپردازند.فرزند بزرگش حاج سید محمدجعفر باقری که ۸سال بیشتر نداشت به همراه خواهرزاده اش عبدالرحیم فلاحتی نیز که ۱۲ ساله بود کنارش بودند. غافل از این که دست کینه و نفرت شیطانی عاملین خان در تعقیب او می باشند. نیمه ی همان شب به کلبه ی او رفته و با چاقو و دشنه سینه اش را شکافتند و قلب نازنینش را مثل قلب حضرت حمزه سیدالشهدا از سینه درآوردند.صبح که بچه ها از خواب بیدار شدند، کلبه و محوطه داخل آن را پر از خون دیده که جسم بی جان این سید بزرگوار در خون خویش غلطیده بود. ننگ و نفرین ابدی بر قاتلان بی رحم این سید بزرگوار که بر سنگ مزارش نیز نوشته اند این سید بزرگوار به دست عوامل مزدور خوانین جهت دفاع از حقوق مردم متکازین به درجه رفیع شهادت رسیده است.روحش شاد.

#ادامه_دارد...

منبع:سید جبل النوری

روستای متکازین(قسمت هشتم)

💠بسم الله الرحمن الرحیم💠

ص8

روستای زیبای متکازین

سازندگان روستای متکازین

یکی ازمردان بانفوذوپرقدرت ازروستای متکازین،درعصرپهلوی اول سیدرضا علوی متکازینی که بعدها به ایلیلاوی مشهور ومعروف گردیدوخانواده ی ایلیلاوی های تهران را تشکیل دادنددر دوران پهلوی اول ودوم به سناتوری مجلس سناونماینده ی مردم تهران درمجلس شورای ملی انتخاب شدند،اولین کسی که از متکازین جهت کسب تحصیل علم به حوزه ی علمیه ی بهشهر بعدهم به حوزه علمیه بابل (بارفروش آن زمان)وبه تهران مهاجرت نمود،مرحوم حجت السلام سیدرضا ایلیاوی بوده است وی درمدرسه ی سپهسالار مشغول تحصیل وتدریس علوم دینی به مدتی نیز به عنوان امام جماعت مسجدسپهسالاربوده است،وی بادختریکی ازخوانین منطقه ی شمیرانات تهران ازدواج نمود ودر محله ی سنگلچ تهران مسکن وماوا گزیدهمسروی نیزکه باپهلوی اول نسبت داشت همین نسبت فامیلی سبب شدکه تا وی و فرزندانش در دستگاه حکومتی پهلوی اول ودوم صاحب نفوذ وقدرت باشند دکترسیدعبدالله خان ایلیاوی به عنوان سناتورمنتخب شاه ازحوزه ی انتخابی تهران درمجلس سنای وقت فعالیت داشته همچنین سرکارخانم دکترمنیره السادات ایلیاوی عضو دفترفرح ونماینده مردم تهران درمجلس شورای ملی بوده است،بعداز اینکه محله ی سنگلچ تهران درطرح فضای سبز تهران قرار گرفت وهم اکنون پارک شهرتهران درآنجا دائر میباشدخانواده ی ایلیاوی به منطقه ی شمیران کوچ نمودندبه علت اینکه آنجا نیز صاحب املاک فراوان بودنددکترسیدعبدالله خان ایلیاوی ابن سیدرضا ،سیدرضا ابن آقابزرگ،آقابزرگ ابن آیت الله میرمحمدیوسف حسینی معروف به قاضی القضات طبرستان وسرنقیب سادات هزارجریب بزرگ بوده است خاندان ایلیاوی آنهایی که در دستگاه حکومت دارای نفوذ وقدرت بودند بعداز پیروزی انقلاب اسلامی عده ای از آنهابه کشورهای خارجی اروپا وآمریکا مهاجرت نمودندوبازماندگانی نیز ازآنها درتهران منطقه ی شمیرانات وخیابان دکترشریعتی وشهرکرج ساکن میباشند.واز نظر اقتصادی وضعیت مالی آنها بسیارخوب ودارای سرمایه ی کافی می باشند.سیدعلی ایلیاوی نیزیکی ازورزشکاران بستکتبال وعضو تیم ملی وقت بوده است.آنهاتاهفتاد سال پیش بامتکازین ارتباط داشته اند ورفت وآمدمی نمودندولی اکنون رابطه ی آنهابامتکازین قطع میباشد وهیچ ارتباطی وجود ندارد.

#ادامه_دارد...

منبع:سید جبل النوری

روستای متکازین(قسمت هفتم)

‍ ‍💠بسم الله الرحمن الرحیم💠

ص7

روستای زیبای متکازین

در زمان های قدیم مردم که به صورت ایل و طایفه ای زندگی و ییلاق و قشلاق می کردند؛ محل مهاجرت و قشلاق اهالی روستای متکازین بهشهر کنونی (اشرف البلاد یا خرگوران) و تمیشه قدیم بوده است؛ که از نیمه دوم فصل پاییز تا نیمه اول بهار هر سال به همراه احشام خود در آن جا ساکن می شدند. و از نیمه دوم فصل بهار تا نیمه اول پاییز در متکازین که ییلاق شان بود زندگی می کردند. 

با تردد و سکونت در بهشهر میرعبدالله یکی از علما و بزرگان که صاحب مقام و دارای نوکر و نفر و لشکر و از سادات خوش نام منطقه هزارجریب و منطقه تمیشان یا خرگوران یا اشرف البلاد بود، که از شش دانگ املاک آن منطقه و دشت چهاردانگش مربوط به میرعبدالله خان ثانی متکازینی بود که آن زمان تمام منطقه هزار جریب و دشت در حوزه جغرافیایی طبرستان قرار داشت؛ تحت حاکمیت حکومت وقت طبرستان بود.بعد از سرکار آمدن حکومت صفویه و راندن امیرتیمورگورکانی از منطقه طبرستان و به شهادت رسیدن سیدملک حسین بن سید حسن فرزند میرعماد از سادات جلیل القدر که در منطقه هزار جریب حکومت داشتند و تسلط و استیلای حکومت صفوی بر منطقه طبرستان، سلطان محمد خدابنده یکی از شاهان صفوی جهت تحکیم پایه های حکومت خود با دختر میرعبدالله خان ثانی متکازینی، سیده خیرالنساءبیگم ازدواج نموده و تقریبا بهشهر را به عنوان اشرف البلاد بنا نهاد و پایتخت دوم ایران در بهشهر بود که آثار و بقایای حکومت صفوی هنوز در آن شهر از جمله کاخ صفی آباد،چشمه عمارت، منطقه توریستی عباس آباد که به عنوان تفرجگاه شاهان صفوی بود، قلعه پلنگان، شبه جزیره میانکاله که در حال حاضر محل مرکزی محیط بانی می باشد که آن منطقه نیز تحت عنوان شکارگاه و تفرجگاه شاهان صفوی به ویژه شاه عباس اول که فرزند سیده خیرالنساء بیگم بود؛ موجود می باشد. 

یکی دیگر از فقها و بزرگان علمی دوره صفویه که معاصر شاه عباس بود و در لشگر کشی ها شاه عباس را همراهی می نمود عالم و فقیه بزرگ میر برهان الدین محمد باقر استرآبادی معروف به میرداماد بوده است که از متکازین جهت تحصیل به گرگان مهاجرت نمود. وی فیلسوف، متکلم و فقیه برجسته ی دوران صفویه و از ارکان مکتب فلسفی اصفهان است. او با دختر محقق کرکی ازدواج نمود و به همین خاطر او را داماد نامیدند.

یکی دیگر از بزرگان متکازین میرعبدالعظیم پسر میرحسین خان مازندرانی متکازینی که از نزدیکان سیده خیر النساءبیگم بود که با پنجمین دختر شاه عباس صفوی به نام شهربانو بیگم ازدواج کرد.میرعبدالعظیم داروغه اصفهان در عصر شاه عباس صفوی بود.

سادات متکازین از زمان گذشته تا کنون در حکومت های محلی، منطقه ای و کشوری مختلف دارای نفوذ و قدرت بوده اند؛ که تا به امروز نیز ادامه دارد.

#ادامه_دارد...

منبع:سید جبل النوری

روستای متکازین(قسمت ششم)

‍💠بسم الله الرحمن الرحیم💠

ص6

روستای زیبای متکازین

حضرت آیت الله العظمی میرمحمدیوسف حسینی متکازینی قاضی القضات و سر نقیب سادات طبرستان

وی یکی از چهره های علمی در عصر ناصرالدین شاه قاجار بوده و با یکی از شاهزادگان قاجار ازدواج نموده و وصل به آن خاندان بوده است .

حضرت آیت الله العظمی میرمحمدیوسف حسینی_متکازینی علوم عالی حوزوی را در نجف اشرف گذرانده بود و بعد از بازگشت توسط حکومت، منصب قاضی القضاتی طبرستان وقت که شامل مازندران و گلستان می شده؛ به ایشان واگذار گردید.و همچنین سر نقیب سادات این منطقه از کشور نیز بوده است.

وظیفه‌ ی سرنقیب سادات، حفظ و حراست از سادات علوی و فاطمی بوده است. ضمن تعیین و تامین حقوق و مزایا و معیشت سادات، از کارهای پست مانند حمامی و سلمانی که جزء این موارد شمرده می شدند؛ آنان را منع میکرد. ایشان جد اعلای طایفه میر حسنی  متکازین بوده است.

وی در آن زمان حوزه ی علمیه ی متکازین را تاسیس و بنا نمود که مکان فعلی حوزه ی علمیه مسجد جامع و مقدار باقی مانده ی ملک حوزه ی علمیه ی فعلی نیز جزء خانه سرا و ملک شخصی وی بوده است؛ که اسناد آن نیز موجود می باشد.ایشان یکی از با نفوذترین چهره های علمی سیاسی این منطقه در دستگاه حکومتی وقت بوده است. 

این عالم بزرگوار در دوران حیات خود خدمات شایانی را نسبت به سادات این منطقه مانند معافیت از پرداخت مالیات به حکومت واعزام سرباز نوکر و نفر برای حکومت نموده است.

همچنین سادات متکازین تحت قیومیّت هیچ خانی در این منطقه قرار نداشته و خرده مالک بوده اند. میرمحمد یوسف یکی از  آبادگران روستای متکازین در امر تعلیم و تربیت، عمران و آبادانی و مروج احکام اسلامی شیعه‌ی اثناعشری بوده است.

ایشان به علت ناسازگاری باز زورگویان و ظالمان به خوانین منطقه به نجف اشرف مهاجرت و در آنجا سکنی گزید و به ادامه ی تحصیل و درس و بحث پرداخت و تا پایان عمر شریفشان در جوار حرم امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام ماند.

Grand Ayatullah Mir Mohammadiyosof Hosseini Metkaziini, Judge Al-Qadhat and Najib Sadaat Tabarestan He was one of the scientific figures in the age of Naser-al-Din Shah Qajar and married a Qajar prince and joined the family. # His Holiness_Ali_Allah_Arazemi_Merim Mohammadiyosof_Husayni_Azami_Murim Mohammadiyousf_Husayni_Mazzazi had been studying the seminary in Najaf, Ashraf, and after returning by the government, the position of # Judge of the Islamic Revolutionary Tribunal, which included Mazandaran and Golestan, was assigned to him. He was also the head of the Sadat district of the country. The duty of the guardians of Sadat was to protect and protect Sadat Alavi and Fatimid. While defining and paying for Sadat's salaries and livelihoods, they would ban them from postal services such as bathrooms and hairdressers that were considered as such. He was the grandfather of the # tribes #mirs_hosni # of the disciples. At that time, he founded and established the metkazine seminary that the current location of the seminary of the mosque and the remainder of the current realm of the realm of the seminary were also part of the house of his estate and his personal property, whose documents are also available. They are one of the most influential political figures in the region at the government time. This great scholar has, during his life, enjoyed a great service to the administration of this region, such as the exemption from taxes paid to the government and the serviceman and the soldier. Also, Sadat Metkazine was not under the jurisdiction of any kind in the area and was a pet owner. Mir Mohammad Youssef, a resident of the village of Metkazain, has been involved in the education, development and development of Islamic Shi'ite Islamic teachings. He resettled and resettled in Najaf Ashraf due to the incompetence of the oppressors and the wrongdoers to the readers of the area. He continued to study, study, and discuss, and remained at the shrine of Imam Ali (PBUH) until the end of his glorious life.

#continues

#ادامه_دارد...

منبع:سید جبل النوری

روستای متکازین(قسمت پنجم)

💠بسم الله الرحمن الرحیم💠

ص5

روستای زیبای متکازین

مردان بزرگی در این روستا پرورش یافته اند که در خدمت مردم منطقه و کشور قرار گرفتند؛ از جمله‌ی آنها می‌توان به ملک سیدحسین ابن سیدحسن ابن میرعماد حاکم وقت هزار جریب آن روز را  نام برد که هم اکنون نیز مقبره ی وی در روستای ولیک منطقه‌ی چهاردانگه‌ی ساری می باشد و زیارتگاه عموم مردم منطقه است که از نظر نسب به امام موسی کاظم(علیه السلام) می رسد. ملک سیدحسین یکی از سرداران و همراهان امیرتیمور گورکانی در فتح شام و حلب بود. بعداز فتح شام و بازگشت در قلعه‌ی پیترو اقدام به تشکیل حکومت مستقل نمود و بر منطقه‌ی وسیعی از کوهستانهای شرقی من جمله منطقه‌ی زارمرود و انزان کوه استیلا یافته و حکومت می کرد. 

در اواخر دوره‌ی امیرتیمور گورکانی و اوایل دوره‌ی صفویه بر اثر خیانت همرزمانش توسط فردی بنام زینل در قلعه‌ی پیترو سرش از تن جدا و برای شاه اسماعیل صفوی هدیه برده شده که هم اکنون مزار این شهید والا مقام در روستای متکازین و سنگ قبرش نیز موجود می باشد.

#ادامه_دارد...

منبع:سید جبل النوری

روستای متکازین(قسمت چهارم)

💠بسم الله الرحمن الرحیم💠

ص۴

روستای زیبای متکازین

روستای متکازین در حال حاضر تقریبا از ۵ طایفه به نام های تاج ها، داوودها، شیخ ها که غیر سید و میرامینی و میرحسنی که سادات می باشند، تشکیل شده است. در حال حاضر یک خانوار از تاج ها، دو خانوار داوودها، طه خانوار شیخ ها،۱۵ خانوار میرحسنی ها و ۱۲ خانوار از میرامینی ها مجموعا با جمعیت حدود ۱۰۰ نفر زن و مرد به صورت بومی و دائم در محل سکونت دارند. این جمعیت و خانوار آن حدود شش ماه سال به ۲۵۰ خانوار و با جمعیت ۱۰۰۰ الی ۱۵۰۰ نفر در حال زندگی می باشند.در دوران قبل از انقلاب، دو طایفه سادات میرامینی و میرحسنی به علت های مختلف دچار اختلاف و درگیری های شدید شده بودند. به همین علت عده ای از میرامینی ها از ورود به مسجد،حمام توسط اکثریت اعضای محل منع و جلوگیری می شدند. لذا این تعداد از اهالی جهت فشار آوردن به مردم محل در پناه خوانین منطقه یخکش قرار گرفته و از آن طریق اعمال قدرت به زور می کردند. این تعداد از اهالی،قسمتی از اراضی و زمین های محل را به خوانین مخصوصا به قدرت اله خان یخکشی واگذار نمودند که این زمین ها عبارتند از:یورکش،قلعه دوک و پشت کمر میباشند که مردم محل اجازه ورود به آن منطقه و تهیه هیزم را نداشتند.عمّال خان، چاربدارها و اسبانشان را گرفته و هیزم ها را به روستای پچت در منزل خان می بردند و مردم را مورد اذیت و آزار قرار می دادند.با عنایت به این که روستای متکازین از قدیم الایام خرده مالک بوده و تحت قیومیت هیچ خانی قرار نداشتند اختلافات محلی شدیدی وجود داشت که جلوی عمران و آبادی و توسعه روستا را گرفته بود.یکی از کارهای مهمی که حضرت آیت الله نصیری و پیروش حضرت آیت الله جباری در محل انجام دادند ریشه کنی این اختلاف بود.مردمی که در اختلاف می سوختند روزی خانه و طویله همدیگر را آتش می زدند،در صحرا گاو و گوسفند هم را می دزدیدند،گندم و جو تراشیده شده و بام بارها را آتش می زدند و خسارت جبران ناپذیری به همدیگر وارد می نمودند؛ حتی با یاغی ها و دزدان خارج از روستا نیز ساخت و پاخت نموده و به خانه های متنفذین محلی یورش برده و آن خانه ها را مورد تاخت و تاز قرار داده و اهالی خانه ها را مورد اذیت و آزار قرار میدادند و به نوامیس مردم رحم نمی کردند، مرحوم آیت الله نصیری طلایه دار وحدت و یکپارچگی محل گردید. محلی که در آتش کینه و نفرت و نفاق می سوخت به گلستان تبدیل نمود.بیش از نیم قرن است که مردم محل بدون اختلاف در کنار همدیگر با برادری و یکپارچگی زندگی می نمایند.

#ادامه_دارد...

منبع:سید جبل النوری

روستای متکازین(قسمت سوم)

💠بسم الله الرحمن الرحیم💠

ص٣

روستای زیبای متکازین

بعداز باز گشت حضرت آیت الله نصیری از نجف اشرف با تحصیلات عالیه ی اجتهاد در دهه‌ی ١٣٣٠ اقدام به تٵسیس حوزه علمیه‌ی نوکنده نمود،در آنجا سکنی گزید.حوزه‌ی علمیه ی نوکنده یکی از حوزه های علمیه‌ی موفق آن روز مازندران بود، آیت الله نصیری ضمن تبحر در شاگرد پروری برای معرفت و دانش  شاگردانش نیز همت گماشت. 

همان سالها بود که آیت الله به فکر تٵسیس علمیه ی دیگری افتاد که در راستای آن حوزه‌ی علمیه ی روستای متکازین را تجدید بنا کرد. لذا در کنار مسجد جامع روستای متکازین اقدام به ساخت ١٢عدد حجره در دو طبقه نمود که بعداز پایان تحصیلات در نوکنده در فصل تابستان حوزه‌ی علمیه‌ی روستای متکازین دائر بود. طلبه های زیادی از راه های دور و نزدیک به این حوزه می آمدند و مشغول درس و بحث میشدند.

بزرگان زیادی در این حوزه‌ی علمیه تربیت یافته و در خدمت اسلام و مسلمین قرار گرفته اند.

از جمله‌ی آنها؛

از آیت الله محمدی لائینی(ره)

آیت الله حاج سیدصابر جباری(ره)

آیت الله ربانی(ره)

همچنین آیت الله گرائیلی و آیت الله طبرسی نماینده ی ولی فقیه در مازندران که از شاگردان حضرت آیت الله نصیری به حساب می آیند را می توان نام برد.

آیت الله نصیری ضمن استادی در حوزه های متکازین و نوکنده در کارهای عمرانی روستاهای منطقه‌ی جبل النور نیز از قبیل  ساخت مسجد حمام تعمیر و مرمت راه های مالروی روستایی تأمین آب شرب بهداشتی روستاها همت گماشت.

در مسائل حقوقی مردم نیز آنان را هدایت و راهنمایی می نمود و درجهت حل اختلاف آنها برمی آمد. 

از جمله کارهایی که حضرت آیت الله نصیری در روستای متکازین در دهه های ١٣٣٠تا١٣۴٠ انجام داد؛ احداث حوزه‌ی علمیه، احداث مسجد جامع، احداث حمام، احداث منبع آب شرب لوله کشی و بهداشتی برای قسمتی از روستا مسجد و حمام. آیت الله نصیری اقدام به سنگفرش نمودن کوچه و خیابان روستا با مشارکت مردم همت نمود و روستای متکازین را از این امکانات بهره مند ساخت. درصورتی که در قبل از انقلاب، متکازین هم مثل بقیه ی روستاها دارای انجمن عمرانی ده، کدخدا، خانه‌ی انصاف و حزب رستاخیز و شرکت تعاونی روستایی به مرکزیت یارسم بود.

#ادامه_دارد...

منبع:سید جبل النوری

روستای متکازین(قسمت اول)

💠بسم الله الرحمن الرحیم💠

ص١

روستای زیبای متکازین 

یکی از روستاهای قدیمی باقدمت چند هزارساله می‌باشد با عنایت به اینکه سفال ها و آجر های موجود در تپه‌ی دینه‌سر حکایت از دوران اشکانی در این روستا می‌باشد

با توجه به غار های موجود در داخل کوهای اطراف متکازین و فراوانی آب در این روستا همچنین رودخانه‌ی متکازین که همیشه پر آب بوده حکایت از سکونت گاه انسان های غار نشین در این روستا بوده این روستا قبل از اسلام محل عبادتگاه و یا معبد پرستش گاه مردم این منطقه بوده است

از قرن دوم ورود مسلمانان بویژه شیعیان  و سادات علوی در این روستا مایعه‌ی برکت رحمت و توسعه‌ی این روستا گردید این روستا که قبل از اسلام و بعد از اسلام یک روستای مذهبی فرهنگی در این منطقه بوده است که هم اکنون نیز این راه و روش ادامه دارد 

روستای متکازین تا سال ١٣٧٠جزو بخش چهاردانگه‌ی ساری کیاسر دشت بوده استت

از نظر تقسیمات جزو لاینفک مرکز استان ساری بوده است در کتاب جغرافیای ارتش تدوین و تٵلیف در زمان پهلوی اول متکازین یکی از چهار روستای بزرگ چهاردانگه‌ی ساری با  جمعیت ٨١۵ نفر معرفی شده است بنابراین روستای زیبای متکازین با توجه به گذشته و عنایت خداوند باری تعالی همیشه محل ترویج و حشرو نشر معارف دینی و اللهی بوده است که مورد توجه و احترام مردم منطقه نیز بوده است 

اگر به تاریخ گذاشته ی این روستا بنگریم و کنکاش نماییم به بزرگانی برخواهیم خورد که در سطح ملی افراد مفید تٵثیرگذار از نظر مذهبی سیاسی فرهنگی نظامی بوده اند

#ادامه_دارد...