متکازین

روستای زیبای جبل النور متکازین

متکازین

روستای زیبای جبل النور متکازین

متکازین

ســــلام بـــر متـکازین روستــای زیبــا ام
که کو هایش فروغی دارد از نور شهیدان

آدرس صفحه ما در اینستا گرام :
www.instagram.com/metkaziny
آدرس کانال ما در تلگرام :
t.me/metkaziny

۱۰ مطلب با موضوع «واژگان تبری» ثبت شده است

ضزب المثل مازندرانی8

پنجشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۵۹ ب.ظ

۲ نظر ۲۷ تیر ۹۸ ، ۲۲:۵۹
محمدی متکازینی

ضرب المثل مازندرانی7

سه شنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۷، ۰۴:۳۷ ب.ظ

آدِمِ دِل خِش بوئِه ؛ خِنِه کِلی پِشت بوئِه🏡


معنی و مفهوم :آدم ساده بی آلایش


ترجمه فارسی: آدم دل خوش داشته باشه وخونش هرجایی باشه فقط دلی خوش

۰ نظر ۲۱ فروردين ۹۷ ، ۱۶:۳۷
محمدی متکازینی

شانه(شونِه)

سه شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۶، ۰۱:۵۴ ب.ظ

فکر نکنم دیگه از این شانه(شونِه)ها اثری دواشه
الان همه بویه سشوار،ژل وتافت و...

۱ نظر ۱۴ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۵۴
محمدی متکازینی

ضرب المثل مازندرانی6

دوشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۵۶ ب.ظ

ضرب المثل مازنی :


" سیو جِمِه، بَشِسِّن جا اسپه نوونه "


ترجمه : پیراهن سیاه با شستن سپید نمی گردد.


برابر پارسی : ذات بد نیکو نگردد جونکه بنیانش بد است.


هر چیزی براحتی به حالت اولیه برنمیگردد .

۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۶
محمدی متکازینی

ضرب المثل مازندرانی4

سه شنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۰۵ ب.ظ

اسب ر هدا خر هایته، از خشالی پر هایته!


ترجمه فارسی : 

اسب را داده، خر گرفت از خوشحالی پر گرفت!


مفهوم کنایی :

در دادوستد زیان دیده اما غافل است.


۰ نظر ۰۳ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۰۵
محمدی متکازینی

ضرب المثل مازندرانی3

يكشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۴۳ ب.ظ

پیر بته مثال:

(اگه) ر بکاشتنه سَوْز نویه!


 برگردان :

اگر را کاشتند سبز نشد.


 مفهوم کنایی :

به اگر و شاید نباید دل بست.



  خاش وَچارِ محلی گپ بَزوئن یاد هادین.

۰ نظر ۰۱ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۴۳
محمدی متکازینی

واژگان تبری

سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۶، ۰۲:۰۸ ب.ظ

سَپِل (sapel)

نوعی مگس از نوع تسه تسه که به تن دام چسبیده و خونش را می مکد.


اِسپیج (espij)

شپش


کینگ سوکر (kinge sokar)

کرم شب تاب


گوزَنگو (go zango)

سوسکی که پِهِن حیوانات را گلوله کند و حرکت دهد.


گینگِنا (gingena)

نوعی حشره که در مکانهای بدبو پرواز می کند.


اِزی (ezi)

شپشک برنج


بَئو (baoo)

به حشرات کوچک گفته می شود


چِسِن بئو (chesen baoo)

نوعی سوسک که بوی تند و بد پخش کند.


اَنگِم (angem)

ساس


زرزم 

زنبور 


عسل مقِز (asel maz)

زنبور عسل


مِلیجه (مِجیله) (melijeh, mejileh)

مورچه


پاپِلی (papeli)

پروانه


لَل (lal)

پشه


سیس (sis)

از انواع سوسک، موریانه


کورمقِز (kor maz)

مگس


جیرجیرانی (jir jirani)

جیرجیرک


جین جِلاقین (jin jelaghin)

جیرجیرک


خالِک باجی (khalek baji)

کفشدوزک


لَلِم باز (lalem baz)

سنجاقک

۲ نظر ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۴:۰۸
محمدی متکازینی

صدا ره سر هاده تتی دگرده

دوشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۶، ۰۶:۵۷ ب.ظ

صـدا ره ســـر هـاده تـتـی دگـرده


بـشـکـسـتــه دل ســفــری دگــرده


صداره سر هاده سوز بوشه دشت


بـورده سـال ومـاه خـشـی دگرده

۰ نظر ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۸:۵۷
محمدی متکازینی

واژگان تبری به گویش متکازین

شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۱۱ ق.ظ

۰ نظر ۱۹ دی ۹۴ ، ۱۱:۱۱
محمدی متکازینی

واژگان تبری به گویش متکازین

جمعه, ۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۵۱ ب.ظ

 

۱ نظر ۰۶ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۵۱
محمدی متکازینی